جدول جو
جدول جو

معنی حسین زبیدی - جستجوی لغت در جدول جو

حسین زبیدی
(زَ)
حسین بن مبارک. از محدثانست. مبارک پدر حسین، فرزند محمد بن مسلم زبیدی محدث است و بسیاری از فرزندان و احفاد او نیز اهل حدیث اند. حسین بن مبارک با برادرش حسن از ابوالوقت حدیث شنیدند. (از تاج العروس). و زرکلی آرد: حسین بن مبارک بن محمد بن یحیی متولد در 540 هجری قمری و متوفی بسال 631 مکنی به ابوعبدالله و مقلب به سراج الدین و ابن الزبیدی، اصلاً از زبید است و زادگاه و محل وفاتش بغداد میباشد. او در بغداد و دمشق و حلب و جز آنها حدیث گفت و به فقه و لغت و قراآت عالم بود. منظومه هایی در لغت و قرائتها دارد و مؤلفاتی نیز پرداخته و از آنجمله است: البلغهدر فقه. ابن عماد او را حنبلی معرفی کرده و صاحب ’الجواهر المضیئه’ او را ازجملۀ حنفیان شمرده است. (از اعلام زرکلی چ 2 ج 2 ص 276). رجوع به شذرات الذهب ج 5 ص 144 و الجواهر المضیئه ج 1 ص 216 شود. در کتاب اخیر بجای زبیدی ترمذی آمده و این مسلماً خطاء است بدلیل اینکه مؤلف آن کتاب برادرش حسن بن مبارک را با همین لقب (زبیدی) یاد کرده است. (الجواهر ص 200). در حاشیۀ کتاب ’لحظ الالحاظ’ ص 359 آمده: کتاب ’التجرید الصریح لأحادیث الجامع الصحیح’ که در نسخۀ چاپی به حسین بن مبارک منسوب داشته شده از او نیست بلکه تألیف احمد بن احمد زبیدی است. (از اعلام زرکلی حاشیۀ صفحۀ مذکور). رجوع به زبیدی (.... احمد بن احمد) شود
لغت نامه دهخدا
حسین زبیدی
(حُ سَ نِ زُ بَ)
ابن مبارک بن محمد بن یحیی بن مسلم بن موسی بن عمران رمی زبیدی الاصل بغدادی حنبلی مقلب به سراج الدین فقیه ادیب. در بغداد و حلب و دمشق درس گفت. وی در 546 هجری قمری / 1151 میلادی متولد و در بغداد 631 هجری قمری / 1233 میلادی درگذشت. چند منظومه در قرائت و ’البلغه’ در فقه تألیف اوست. (معجم المؤلفین از شذرات الذهب ج 5 ص 144)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حُ سَ نِ عُ بَ)
ابن حمادبن میمون مکنی به ابوعبدالله. او راست: کتاب الحدیث. (ذریعه ج 6 ص 323)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ زَ)
ابن محمد بن یحیی زیدی حسینی. او راست: دستور المنجمین به فارسی که در 891 هجری قمری نگاشته است. (ذریعه ج 8 ص 168)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ حُ بَ)
ابن علی بن محسن بن ابراهیم یمنی آبی شافعی فقیه مفتی. در 1204 هجری قمری 1790/ میلادی متولد و در 1256 هجری قمری 1840/ میلادی درشهراب درگذشت. او راست: ’بلوغ الاراده و نیل الحسنی’و جز آن. (معجم المؤلفین از نیل الوطر ج 1 ص 385)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ مَ بُ)
ابن معین الدین حکیم صوفی یزدی متخلص به منطقی. در میبد یزد متولد شد و در 870 هجری قمری / 1466 میلادی درگذشت. او راست: شرح هدایهالحکمه و شرح کافیه نحو معروف به ’مرضی الرضی’. (روضات ص 258) (اعیان الشیعه ج 27 ص 282) (معجم المؤلفین از بروکلمان ج 2 ص 294) (هدیهالعارفین ج 1 ص 316) (ذریعه در نامهای کتب او) (مجلۀیغما سال اول شمارۀ 5 ص 221) (سبک شناسی ج 3 ص 225)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ کِ)
ابن خلیل کریدی منسوب به جزیره کرت. در شهر قندیۀ آن جزیره مدرس بود و در همانجا در 1218 هجری قمری درگذشت. او راست: تعلیقات بر ’سراجیه’ و الفوائد الکلامیه و مناسک حج، و جز آنها. (هدیه العارفین ج 1 ص 332)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ رَ)
ابن سلیمان شافعی فقیه. وی منظومۀ ابن عماد را در 1205 هجری قمری 1791 م. شرح کرده است. (معجم المؤلفین) (ایضاح المکنون)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ زَ)
ابن احمد بن محمد بن عمر بن سالم بن عبیدالله بن حسن علوی حسینی زیدی شافعی. مکنی به ابوالحسن. وی از فرزندان زید بن علی بغدادی و محدث بود. در سال 529 هجری قمری متولد شد و در 16 شوال سال 575 هجری قمری درگذشت. او را مصنفات بسیاری است. (از معجم المؤلفین از تذکرهالحفاظ ذهبی ج 4 ص 149). علم حدیث یکی از مهم ترین شاخه های علوم اسلامی است که بدون تلاش محدثان، دوام نمی آورد. آنان با گردآوری احادیث، تطبیق نسخه ها و بررسی روایت ها، چراغ راهی برای مسلمانان شدند. محدث نه تنها حافظ حدیث، بلکه تفسیرگر و نقاد آن بود و می دانست کدام روایت قابل اعتماد است و کدام باید کنار گذاشته شود. همین دقت علمی، حدیث را به منبعی محکم در دین تبدیل کرد.
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ)
حیدر بن شریف احمد حریری صفوی. ساکن موصل (1121-1129 هجری قمری). او راست: حاشیه بر حاشیۀ میرزا جان باغنوی بر اثبات الواجب دوانی، و حاشیۀ دیگر بر تعلیقات میرسید شریف. (هدیه العارفین ج 1 ص 343)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ ءِ)
ازهری فلکی منجم. او راست: ’المطلع السعید فی حسابات الکواکب علی الرصد الجدید’ که در قاهره 1304 هجری قمری در حیات مؤلف چاپ شده است. (معجم المؤلفین از ایضاح المکنون)
لغت نامه دهخدا
(حُ سِ بِ)
دهی است از دهستان هنام و بسطام بخش سلسلۀ شهرستان خرم آباد. واقع در 12هزارگزی خاور الشتر و 12هزارگزی خاور راه خرم آباد به الشتر، ناحیه ای است واقع در جلگه. سردسیر مالاریائی. دارای 180 تن سکنه میباشد. فارسی، لکی زبانند. از سرآب هنام مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، لبنیات، پشم، حبوبات. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند، راه مالرو است. ساکنین از طایفۀ حسنوند بوده برای تعلیف احشام، زمستان قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ)
ابن جمال الدین حسین قهستانی. او راست: شرح قصیدۀ ابن سینادر نفس و روح (عینیه ؟). (هدیه العارفین ج 1 ص 332)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ زَ)
ابن صالح بن حی شیعی زیدی (100- 168 ه. ق.) او راست: ’الامامه لولد علی بن ابیطالب’، ’التوحید’ و ’الجامع فی الفقه’. (هدیه العارفین ج 1 ص 265) (ذریعه ج 2 ص 146 بنقل از ابن الندیم) (زرکلی چ 1 ص 227)
ابن بدرالدین محمد بن احمد بن یحیی بن ناصرعلوی یمنی. از امامان زیدی است و در 670 هجری قمری درگذشت. او راست: ’انوارالیقین’ وجز آن که در هدیهالعارفین (ج 1 ص 282) یاد شده است
فقیه نحوی. او راست: التذکره الفاخره. (ذریعه ج 4 ص 42)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ زُ بَ)
ابن علی بن محمد بن ممویه مکنی به ابوعبدالله معروف به ابن قم زبیدی یمنی. در زبید در 530 هجری قمری متولد شد و در 581 هجری قمری درگذشت. ادیب و کاتب. شاعر یمنی است. احوالش در معجم الادباء ج 4 صص 81-88 آمده است
لغت نامه دهخدا